امروز دلم خیلی گرفته بود خواستم گریه کنم یاد گل نرگس افتادم باخودم گفتم که دوستم که بنده خداست منوناراحت کرده من میخوام گریه کنم وسربه بیابون بزارم پس گل نرگس چی میکشه روزی چندبار میخواد گریه کنه بخاطرکارای ما..........
خیلی ازت خجالت میکشم منوببخش
حالاچقدرراحت بامسئله کناراومدم دیگه خلق خدابرام مهم نیستند فقط میخوام اینقدرتلاش کنم تا دوست واقعی توباشم......
کمکم کن...........